غرب شناسی, مباحث تاریخی

غرب چیست؟ غرب کجاست؟

به اعتقاد ما انسان در آغاز تاریخ حیات خود موحد بوده است.
خدای متعال در قرآن کریم تصریح می کند که نسل بشر به مردی به نام آدم و زنی به نام حوا برمی‌گردد.
این دو انسان از بهشت به روی زمین هبوط می‌کنند و اولین جامعه انسانی را روی کره زمین تشکیل می‌دهند.

اولین اجتماع انسان‌ها در زمین به شکل امتی واحده است که به محوریت فرستاده خدا یعنی حضرت آدم (علیه‌السلام) شکل گرفته است.
آدم ابوالبشر(علیه‌السلام) اولین انسان، اولین پیامبر و حجت خدا بر کره زمین است.
در عصر امت واحده، بشر به فطرت الهی خودش نزدیک بوده است.
عصر امت واحده عصر همزبانی آدمیان بوده است که متاسفانه در کتب تاریخ تمدن این دوران به دوره توحش بشر معروف است.
این در حالی است‌که حضرت آدم علم هر چیزی را می‌دانست و مردم هم با رجوع به علم حضرت آدم زندگی خود را پیش می‌بردند و مشکلات خود را حل می‌کردند.

اما آهسته آهسته انسان گرفتار شرک شدند و از فطرت الهی خود فاصله گرفتند و دچار یک هبوط معنوی شدند.
حجاب‌های ناشی از شرک به تدریج شدت گرفت و بالاخره در دوره‌ای از تاریخ این امت واحده پایان یافت و عهد تفکر میتولوژیک اسطوره‌ای آغاز شد.
این دوره اولین دوره شرق تاریخ بشری است.
میتولوژی که از واژه یونانی میت(myth) گرفته شده به معنای روایت مقدس است.
به عبارت دیگر میتولوژیک پاسخی به پرسش‌های فلسفی انسان در آن دوره از تاریخ است که قصد دارد واقعیت‌های پیرامون خود را با امور فراطبیعی تفسیر کند.

تفکر اسطوره‌ای مثل تفکر دینی غیب‌ را باور داشت اما جوهره دینی نداشت.

جهان بینی اسطوره‌ای، مبتنی بر اعتقاد به خدایان متعدد بود و حقایق دینی بشر را در پاره‌ای از حجاب‌های مشرکانه حکایت می‌کرد.
هر چه از تاریخ بسط تفکر میتولوژیک می‌گذشت بر شدت حجاب‌های شرک‌آلود افزوده می‌شد.
می‌توان گفت تفکر میتولوژیک نخستین حلقه از غلبه حیوانیت بر انسانیت آدمی است.

شرق عبارت است از آن دوره تاریخی بشر که در ساحت امت واحده آغازین و سپس تفکر میتولوژیک اسطوره‌ای سپری شده است‌.
همه ملت ها پس از اتمام عصر امت واحده در آغاز تاریخ خود به نوعی در تفکر افسانه‌ای به سر‌ برده‌اند و تمدنی بر مبنای افسانه‌ها بنا کرده‌اند بنابراین همه اقوام ابتداً به لحاظ تاریخی فرهنگی، شرقی بوده‌اند.
در عهد شرقی بشر علیرغم نگاه مشرکانه به پدیده‌ها و اسطوره‌تراشی، غیب را باور داشته و به معرفت شهودی اعتقاد داشته است.
در تفکر اسطوره‌ای خدایان مختلف مورد ستایش و پرستش هستند و خلق پدیده های مختلف را به آنها نسبت می‌دهند.

جهان‌بینی اسطوره‌ای برپایه تفسیر و بیان تمثیل از امور قرار دارد و همین ویژگی باعث شد که این تفکر از قابلیت تفسیری زیادی برخوردار گردد.
هویت انسان در این جهان‌بینی متمایز از دیگر جانداران نیست.
در این دوره درکی تنزل‌یافته از اعتقادات دینی شکل گرفته است بنابراین انسان تمام وجود خود را حیوانیت می‌داند.
در این نگاه، افسانه‌ها صورت‌های تحریف شده‌ی حقیقت‌های دینی هستند.
آهسته آهسته از قرن هفتم قبل از میلاد به بعد، ابتدا در یونان و سپس در کشورهای زیرمجموعه یونان، تفکر میتولوژیک اسطوره‌ای رو به زوال رفته و تفکر مبتنی بر اصالت عقل یا تفکر فلسفی ظاهر گردید که دوره پیدایش تاریخ غرب می‌باشد.

غرب در معنای تاریخی فرهنگی، یک مجموعه است که از حدود قرن هفتم قبل از میلاد در یونان باستان ظاهر شد و به صورت تدریجی شیوع پیدا کرد.

غرب اگرچه در مکان جغرافیایی خاصی ظاهر شد اما واقعیتی تاریخی فرهنگی دارد.
غرب بیانگر یک عالم و یک افق وجودی غیر از شرق است و به لحاظ تاریخی دوره‌های مختلفی داشته است.

به طور کلی سه دوره در تاریخ غرب می‌توان در نظر گرفت:

۱.مرحله اول از حدود قرن هفتم ق.م شروع و تا حدود قرن پنجم میلادی ادامه داشت.(معروف به غرب باستانی)

۲.مرحله دوم از حدود قرن پنجم میلادی تا حدود قرن چهارده میلادی ادامه داشت.(معروف به غرب قرون وسطایی)

۳‌.مرحله سوم از حدود قرن چهاردهم میلادی که تا به امروز ادامه دارد.(معروف به غرب مدرن)

دیدگاهتان را بنویسید