غرب شناسی, مباحث تاریخی

چگونه آمریکا کودتا راه می‌اندازد؟

چگونه آمریکا در کشور های دیگر کودتا راه می اندازد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

آمریکای برانداز

طبق تاریخ، ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ خود بیش از 60 بار کودتا در کشورهای مختلف به راه انداخته است.

آمریکا معمولاً به شکل مستقیم یا غیر مستقیم در این کودتاها دست داشته و حتی گاهی در یک کشور (مثل کنگو و عراق) چندین بار دست به کودتا زده است.

حال ما در این نوشتار قصد داریم که به طور کلی به بررسی مراحل شکل گیری کودتاهای آمریکایی با تمرکز در 5 کشور بپردازیم و روش براندازی آمریکایی را در این کشورها را بیان کنیم.

این 5 کشور عبارتند از : ایران، شیلی، گواتمالا، اندونزی و کنگو

مراحل کودتاهای آمریکایی:

1_ پیدایش دولت نامطلوب

دولت مطلوب از منظر آمریکا فقط یک دولت مطیع است حال فرقی نمی‌کند آن حکومت دموکراتیک باشد یا پادشاهی و یا دیکتاتوری نظامی، مهم مطیع بودن و دست پا گیر نبودن آن حکومت است.

به عنوان مثال در کشور کوبا تا وقتی که دولت این کشور توسط یک دیکتاتور مطیع محض ایالات متحده یعنی فولخِنسیو باتیستا اداره می‌شد و حکومت کوبا بیشتر درآمد خود را به جیب سرمایه داران آمریکایی سرازیر می‌کرد ، آمریکا مشکل خاصی با کوبا نداشت

اما به محض پیروزی انقلاب کوبا و روی کار آمدن دولت ملّی گرای فیدل کاسترو در این کشور دولت آمریکا تمام توان خود را برای براندازی حکومت جدید کوبا به کار گرفت.

در ایران نیز محمد مصدق برخلاف مسئولین قبلی ایران با ملّی کردن صنعت نفت منافع سرشار انگلستان و به تبع آن آمریکا را به خطر انداخت بنابراین عنصر نامطلوب شناخته شد.

این رویکرد را در کشور شیلی و گواتمالا نیز دیده شده، سالوادور آلنده در شیلی با ملّی کردن معادن مس و ژاکوبو آربنز با ملّی کردن کشت موز در گواتمالا خشم شرکت‌های ذی‌نفع آمریکایی را برانگیختند و در نتیجه به عنوان عنصر نامطلوب شناخته شدند.

برای مطالعه بیشتر: غرب چیست؟ کجا غرب است؟

2- تحریم‌های سیاسی و اقتصادی

کشور‌های امپریالیسمی مثل آمریکا و انگلستان معمولاً قبل از هر اقدام جدی از طریق واسطه‌های خود خطرساز بودن اقدامات دولت مقابل را به زبان خوش متذکر می‌شوند و به شکل نرمی دست به تهدید می‌زنند و اگر تغییری حاصل نشد به سراغ تحریم‌های سیاسی و اقتصادی می‌روند.

و امّا چرا تحریم؟ خیلی واضح است تحریم‌های اقتصادی موجب می‌شود اولاً دولت متخاصم آزادی عمل خود را از دست بدهد و بفهمد که مقابل چه کسانی ایستاده است.

ثانیاً به خاطر فشار تحریم‌های اقتصادی بر مردم آن کشور، حمایت‌های مردمی از دولت کمتر می‌شود.

ثالثاً عدم توفیق بر صادرات و واردات محصولات موجب می‌شود مردم کشور هدف گمان کنند که شرکت‌های خارجی عامل رشد و رونق اقتصادی بودند و این نابه سامانی سیاسی و اقتصادی به علت خروج این شرکت‌ها از مملکتشان است.

در این میان ایالات متحده از تحریم‌های خفیف شروع کرده و قدم به قدم شدت تحریم‌ها را بیشتر می‌کرد و معمولاً گام اوّل محدودیت‌ها، تحریم تسلیحاتی است و در گام‌های بعدی گستره و شدت تحریم را بالاتر و به مسائل اقتصادی نیز گسترش می‌دهد.

کشورهای بلوک غرب در تاریخ معاصر خودشان بارها از این روش بهره بردند به عنوان مثال: تحریم نفتی ایران در سال 1951 و تحریم‌های اقتصادی شیلی در سال 1970 و تحریم‌های گواتمالا در سال 1953 و تحریم‌های کوبا در 1960 نمونه‌ای از این تحریم‌ها بود.

البته نوع و مقدار تحریم بسته به اقتصاد آن کشور نیز بستگی داشت معمولا آمریکا کشورهایی را تحریم اقتصادی می‌کرد که تک محصولی بودند.

به عنوان مثال ایران وابسته به نفت، شیلی وابسته به مس، کوبا متکی به شکر و گواتمالا اقتصادش به کشت موز و قهوه وابسته بود.

با این حساب گاهی آمریکایی‌ها تحریم را به هر دلیلی کارساز نمی دیدند بنابراین سراغ مراحل بعدی براندازی می‌رفتند، مانند کودتای اندونزی، کنگو، یونان و عراق که در این موارد بدون اینکه حکومت وقت چندان تحریم شود توسط ایالات متحده ساقط شدند.

3- جوسازی رسانه‌ای و جنگ نرم

عملیات روانی را کشورهای امپریالیسمی همیشه علیه عناصر نامطلوب خود دارند ولی اگر قرار باشد دولت هدف توسط کودتا یا یک انقلاب مهندسی شده تغییر کند در این صورت کار اصلی رسانه‌ها آماده سازی اذهان مردم و جهانیان برای تغییر و تحوّل در آن کشور است.

ایالات متحده با استفاده از رسانه‌های وابسته خود در آن کشور (اعم از روزنامه، رادیو یا تلوزیون) دست به پروپاگاندای شدیدی علیه حکومت وقت می‌زند.

نقش غرب گرایان در این جنگ رسانه‌ای بسیار مهم است به عنوان نمونه مأمورین سیا در گواتمالا یک ایستگاه رادیویی تأسیس کرده بودند تا علیه رئیس جمهور وقت گواتمالا تبلیغات سوء کند و یا در کنگو یا اندونزی شاهد بودیم که شدیداً پاتریس لومومبا (نخست وزیر وقت کنگو) و احمد سوکارنو (رئیس جمهور وقت اندونزی) مورد توهین و تهمت‌های دروغین زیادی توسط رسانه‌های غرب گرا قرار می‌گرفتند.

از مهمترین روش‌های رسانه‌ای برچسب زدن به فرد هدف است و رسانه‌های مزدور با برچسب و لقب دادن‌های مختلفی همچون کمونیست بودن، وابسته و مهره بیگانه بودن، متحجّر و عقب مانده بودن، دیکتاتور بودن و… رهبر حکومت وقت را تخریب و ترور شخصیت می‌کردند.

عملیات جو سازی رسانه‌ای معمولاً تأثیرات به سزایی در میان اذهان عمومی داشت و حداقل همین که توده مردم آماده تغییر دولت می‌شدند یک موفقیت نسبی برای غربی‌ها بود.

به عنوان نمونه در تمام 5 کودتا مذکور، محمدمصدق(نخست وزیر وقت ایران)، پاتریس لومومبا، احمدسوکارنو و ژاکوبو آربنز (و البته در بسیاری از کودتاهای دیگر) رهبران حکومت وقت به کمونیست بودن و مهره شوروی بودن توسط رسانه‌های داخلی و خارجی متهم می‌شدند در حالی که اکثر آنها هیچ ارتباطی با شوروی و بلوک شرق نداشتند بلکه افراد ملّی گرایی بودند که به خاطر رفاه مردم و استقلال کشورشان دست به ملّی کردن برخی از صنایع کشورشان زده بودند.

برای اطلاع از جزئیات جوسازی رسانه‌ای انگلستان و آمریکا در کودتای 28 مرداد ایران، می‌توانید این مقاله را مطالعه کنید.

4- براندازی

آمریکا و انگلستان در حین اینکه فشارهای سیاسی و اقتصادی زیادی را از داخل و خارج به حکومت هدف وارد می‌کنند وقتی که اوضاع را مناسب ببینند برنامه کودتا را به اجرا در می‌آورند.

افسران کودتاچی باید اولاً تابع محض آمریکا باشند و ثانیاً باید تمام آثار حکومت قبل را از جامعه پاک سازی کنند تا برای غربی‌ها اطمینان حاصل شود که حکومت قبل یا دولتی مشابه قبلی دوباره سرکار نخواهد آمد و ثالثاً رهبران کودتا باید قدرت طلب نیز باشند تا برای براندازی انگیزه کافی داشته باشند.

به عنوان نمونه آمریکایی‌ها برای براندازی حکومت احمد‌سوکارنو در اندونزی پس از تحریم‌های سیاسی و اقتصادی و عملیات رسانه‌‍‌ای سنگینی که علیه او انجام دادند به سراغ ژنرال محمد سوهارتو رفتند، یک فردی که حاضر بود برای نابودی دشمنان بالفعل و بالقوه آمریکا هر کاری بکند!!

و یا در ایران خودمان آمریکایی‌ها به سراغ فضل‌الله زاهدی رفتند که هم علاقه‌مند به پست نخست وزیری بود و هم ارادتمند شاهنشاه بود و از سمتی آمریکا آگاهی داشت که فضل الله زاهدی وظیفه‌اش را خوب بلد است و کار دکتر مصدق را تمام می‌کند.

خیلی جای دوری نرویم در کودتای 1299 ایران هم ژنرال آیرون ساید انگلیسی سراغ رضا خان رفت، انگلستان خوب می‌دانست که رضا شاه به بهترین نحو می‌تواند تمام آثار حکومت قاجار و حتی اسلام را از ایران برچیند و از طرفی رضا خان مشکلی با غارت نفت ایران نیز نداشت.

کلام مهم پایانی

مطالبی که گفته شد نه تئوری توطئه است و نه غیب گویی بر اساس تخیلات ذهنی نگارنده بلکه دست داشتن آمریکایی‌ها در بیش از 60 کودتا در 70 سال گذشته کاملاً عیان شده و آشکار است، دولت مردان آمریکایی گاه و بی‌گاه در دست داشتن خود در کودتاهای مختلفی اعتراف می‌کنند و چه بسا افتخار هم می‌کنند.

امّا ((فانظر کیف کان عاقبة الظالمین))

دیری نمی‌پاید که هژمونی و امپراطوری آمریکا از هم فرو می‌پاشد و سرزمین ظلم پایدار خودش تغییر ماهیت می‌دهد و آن روز خیلی دور نخواهد بود.

عمده منابع این نوشتار

انقلاب موز در گواتمالا/ مجید یوسفی

نقش پروپاگاندا در کودتای 28 مرداد بر اساس اسناد دیپلماتیک آمریکا/ حکیمه سقای بی‌ریا

نفت و کودتا/ علی بیگدلی

62 کودتای آمریکا در جهان/ خبرگزاری تسنیم

دیدگاهتان را بنویسید