الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

معنای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

بهترین روش برای فهم معنای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

همان طور که میدانید ما در حال حاضر در مرحله دولت‌سازی و اصلاح نظام برنامه‌ریزی کشور هستیم، این مرحله بدون توجه به معنای الگوی پیشرفت اسلامی جلو نخواهد رفت.برای مقدمه می توانید به صفحه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بروید.

اگر می‌خواهید مسأله الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را به خوبی بفهمید،

توجه داشته باشید که از روش‌های مدیریت تحقیقات و روش‌های آموزشی موجود برای فهمیدن استفاده نکنید

چرا که در این روش ها تَبَیُن اتفاق نمی‌افتد، لذا به شما انگیزه کافی نمیدهد که به فکر فرو بروید و رشد علمی را درون خودتان احساس کنید

در نتیجه بدنبال مباحث و مهارت هایی می‌روید که به شما در نهایت مدرک بدهند.

ما در این بخش به شما الگوی پنج مرحله ای تفکر را پیشنهاد میدهیم تا

در پنج مرحله، روی مسأله الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فکر کنید.

مرحله اول(خوب گوش کردن)

مرحله اول برای فهم معنای الگوی اسلامی پیشرفت فکر کردن، حُسن‌ُالإستماع است. حسن‌الإستماع یعنی طلب خوب شنیدن.

شما در این مرحله‌ سعی کنید همه مطالب را خوب گوش کرده و اجازه بدهید کلام به طور کامل منعقد شود و تا پایان صحبت به روی هیچ بخشی از صحبت تامل و تفکر نکنید تا مطلب را به خوبی بفهمید.

اگر سوالی یا نقطه ابهامی برای شما پیش آمد، سریع آن را روی برگه منتقل کرده و ادامه بحث را گوش کنید.

اصلا نگران نباشید. پایان گفت‌وگو می‌توانید تمامی سوالات خود را بپرسید تا بحث برای شما بیشتر تبیین بشود.

“انصات” راه چاره خوب گوش کردن!

برای اینکه به خوبی مطالب را گوش کنید باید خودتان را در حالت انصات نگه دارید.

انصات یعنی درک خود را موقتاً صفر کنید یعنی درک خود را به طور موقت در گفت‌وگو بروز نداده و اجازه دهید درک جدید فرصت ارائه پیدا کند.

توجه داشته باشید که اگر مرحله حسن الاستماع را در زمینه الگوی پیشرفت به درستی طی نکنید به اسم الگوی پیشرفت دچار نگاه توسعه غرب خواهید شد.

یعنی از زاویه نگاه غربی مباحث الگو را خواهید فهمید که این دقیقا آن چیزی است که باید به شدت مراقبش باشید.

مرحله دوم(تضارب)

خب حالا که مرحله حسن‌الاستماع را طی کردید، وارد مرحله دوم گفت‌وگو یعنی تضارب می‌شوید که دومین گام فکر کردن است.

تضارب به معنای ضرب آراء هم جهت در یکدیگر با هدف تولید نظریه صحیح است.

خب شما یکبار در مرحله حسن‌الاستماع فکر کرده‌اید و حالا در این مرحله برای بار دوم عمیق شده و فکر می‌کنید.

تضارب، سطح فکرکردن راجع به یک موضوع را یک‌قدم دیگر ارتقا می‌دهد.

وقتی شما تضارب می‌کنید علم به وسیله مکانیزم تضارب در خود شما رشد می‌کند.

برخی مفهوم تضارب را با مفهوم جدال احسن و یا با مقایسه‌کردن یک فکر درست با یک فکر غلط یکسان می‌پندارند. تضارب هیچ یک از این موارد نیست؟

تضارب به معنای این است که دو متفکر هم‌جهت وارد گفت‌وگو شده و عیب‌های یکدیگر را بگیرند.

مرحله سوم(کتابت)

مرحله‌ی سوم برای فهم معنای الگوی اسلامی پیشرفت فکر کردن نسبت به یک موضوع، مرحله کتابت است.

حضرت صادق علیه السلام می‌فرمایند: «قیّدوا العلم بالکتابة» یعنی علم را با نوشتن تثبیت کنید. پیداست قبل از کتابت علمی وجود دارد که سفارش به مکتوب کردن می‌کنند.

این علم از دو مرحله اول به دست می‌آید؛ یعنی حسن‌الاستماع و تضارب علمی این مرحله را ایجاد می‌کنند.

به دلیل اینکه شما با این دو مکانیزم، دو مرتبه بر روی یک موضوع فکر می‌کنید و حالا علمی دارید.

حضرت صادق علیه السلام می‌فرمایند: این علم را تثبیت کنید.

وقتی شروع به نوشتن می‌کنید شما در حین نوشتن و بازفراوری مطالب در ذهن خود و ایجاد ساختار برای مطالب، مجبور می‌شوید برای مرتبه سوم نسبت به آن مطلب فکر کنید.

لذا علم تثبیت می‌شود. اما سؤال این است که در کتابت چه ویژگی‌ای وجود دارد که علم را تثبیت می‌کند؟

آن چیزی که باعث تثبیت علم می‌شود این است که شما با مکانیزم کتابت یک‌بار دیگر توفیق پیدا می‌کنید که راجع به آن مسأله فکر کنید.

تا این مرحله سه بار به یک موضوعی فکر کردید. لذا واقعاً علم در ذهن شما تثبیت می‌شود.

مرحله چهارم(نظام مقایسه)

مرحله چهارمی که شما مجبور می‌شوید به مسأله فکر کنید، مرحله‌ای است که ما از آن به نظام مقایسه می‌گوییم.

یعنی چه؟ یعنی شما فکر تثبیت شده‌ای و علم مقیّدی دارید و باید این علم را با فکر باطل مقایسه کنید.

باید اینها را در مقابل انظار عمومی مقایسه کنید و بگویید: این کتاب خدا و این تئوری‌های غربی است. باید افکار را جزء به جزء مقایسه کنید.

وقتی این فکر را در مقابل فکر غلط قرار می‌دهید مجبور می‌شوید بر روی فکر خود فکر کنید.

بنابراین خود مرحله نظام مقایسه باعث می‌شود که انسان برای مرتبه چهارم برای موضوعی که قبلاً سه‌بار بر روی آن فکر کرده بود فکر کند. همه نمونه‌سازی‌های ما یک نوع نظام مقایسه است.

نظام مقایسه را با ظهورگیری از این روایت استنباط کرده‌ایم. حضرت محمد صل الله علیه وآله و سلم خطاب به علمای امت می‌فرمایند:

«اگر بدعت‌هایی در امت من پدید آمد، بر عالم است که علم خود را آشکار کند».

یعنی شرایطی به وجود آمده که بدعت ظهور پیدا می‌کند و شما به هر دلیلی نتوانسته اید ریشه بدعت را بخشکانید

در اینجا چون علم دارید شما تکلیف به مقایسه پیدا می‌کنید.با این چهار مرحله به راحتی معنای الگوی اسلامی پیشرفت را درک خواهیم کرد.

معنای بدعت

بدعت به این معنا نیست که چیزی که در دین نیست را در دین وارد کنیم و امری که در دین وجود دارد را از دین خارج کنیم.

مراد از بدعت، امر مقابل سنّت است. سنّت ملاک است و لذا هر چیزی که مقابل سنت قرار بگیرد بدعت است.

ریشه بدعت

در روایات بدعت ریشه‌ای دارد، ریشه بدعت چیست؟

امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند: «اهواء تتّبع و احکام تبتدع».

وقتی کسی هواپرستی خود را اعلام می‌کند جمعیت‌هایی به هر دلیلی به دنبال هوای آن فرد رفته و از هوای نفس او تبعیِّت می‌کنند.

این نقطه آغاز ایجاد بدعت است. وقتی فرد مشاهده کرد که طرفدار پیدا کرده و با بیان کلامی از سر هوای نفس عده‌ای از او پیروی می‌کنند،

احکام تبتدع رخ می‌دهد یعنی احکام، مناسک و آداب و رسومی را برای خود و مریدانش تعریف می‌کند

در این صورت «فللعالم أن یظهر علمه» عالم نیز باید علم خود را ظاهر کند.

ظهور علم در مقابل ظهور بدعت به معنای مقایسه بوده و برای جامعه حالت مقایسه ایجاد می‌کند.
لذا کسی که علم دارد باید به میدان بیاید و به مردم و مسئولین بگوید که اگر این تحلیل غلط مبنا باشد، چه آثار سوئی برای دنیا و آخرت مردم دارد.

حضرت در ادامه فرمودند: اگر عالمی این کار را نکرد یعنی به تکلیف نظام مقایسه عمل نکرده و در مقابل بدعت ظهوریافته علم را ظاهر نکرد، باید خود را برای آتش جهنم آماده کند.

پس مرحله چهارم، مرحله نظام مقایسه است.

در این مرحله انسان از دو طریق وادار به تفکر می‌شود. وقتی انسان به مصاف فکر باطل رفت در وهله اول ضعف‌های استنباطی خود را در سه مرحله قبل شناسایی می‌کند.

به عنوان مثال در مناظره‌ای شرکت می‌کنید و متوجه می‌شوید که به سؤالی دقت نکرده بودید. با این سؤال دوباره وارد حوزه فکر می‌شوید و بعد ضعف‌های طرف مقابل را به خوبی شناسایی می‌کنید. این نیز یک مرحله است.

لذا به صورت طبیعی در ذهن کسی که وارد مرحله نظام مقایسه می‌شود حسن‌السؤال شکل می‌گیرد.

حسن‌السؤال بعد از مرحله نظام مقایسه ایجاد می‌شود.

سؤال خوب، کلید علم است؛ بنابراین اگر سؤال خوب مطرح شود، در یک جامعه علم گسترش پیدا می‌کند.

اگر سؤال به درستی شرح داده شود، افق جدیدی را پیش روی مخاطب می‌گشاید.

راه دستیابی به حسن السوال

حال یک سؤال خوب چگونه به دست می‌آید؟

آیا سؤال خوب، سؤالی است که در مرحله حسن الاستماع به دست می‌آید؟

یا سؤالی است که در مرحله تضارب یا کتابت به دست می‌آید؟

در همه این مراحل سوالاتی به ذهن انسان خطور می کند اما اگر وارد مرحله نظام مقایسه شدید یعنی در درگیری با فکر غلط بحث کردید

چون سؤالاتی که در ذهن شما ایجاد می‌شوند ناظر به چالش کشیدن فکر غلط هستند، این کار منجر به حفظ موازنه نسبت به دستگاه کفر می‌شود.

لذا این سؤالات است که حسن‌السؤال هستند.

چرا حسن‌السؤال هستند؟ چون غلبه اسلام را زیاد می‌کنند.

همواره یک شاخص وجود دارد؛ آن هم غلبه اسلام و عدم غلبه جبهه کفر بر اسلام است.

وقتی شما در درگیری با فکر غلط قرار می‌گیرید سؤال شما منجرّ به نقد فکر غلط می‌شود،

از طرفی سؤال شما منجر به کشف ضعف‌های خودتان در مقابله با فکر غلط می‌شود.

لذا هر دو سوالی که مطرح می‌شود باب علم را به سمت سلطان می‌برد

حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود:«العلم السلطان» علم تسلط می‌آورد.

یعنی اگر علم نداشته باشید دشمن بر شما غلبه پیدا می‌کند.

بنابراین سوال خوب سوالی است که به سمت سلطان شدن نسبت به دستگاه کفر و نفاق برود. این موضوع حتماً بعد از نظام مقایسه بدست می‌آید.

نتیجه گیری

اگر می‌خواهید با مسأله الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ارتباط بگیرید، روش‌های آموزشی فعلی به شما این کمک را نمی‌کند، زیرا حداکثر یک یا دو مرتبه شما را به فکر وادار خواهد کرد.

اما اگر از حسن‌الإستماع تا حسن‌السوال این پنج مرحله را طی کردید، مجبور می‌شوید پنج بار راجع به یک مسأله‌ای فکر کنید.

پیشنهاد خواندن:چگونه یک محله اسلامی بسازیم؟/بیانات مقام معظم رهبری درباره الگوی اسلامی.

منابع
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: هر کس نزد ما چیزی بدعت دهد یا مبتدی را پناه دهد، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر او باد. در روز قیامت از او پذیرفته می شود. عرض شد: ای رسول خدا چه شد؟ فرمود: هر كه جانى را بى جان بكشد، يا بى سوخت چنان بپسندد [1] يا بدعتى اختراع كند بى سنت…
معانى الاخبار شيخ صدوق ص 265 مردى نزد اميرالسلام آمد
مؤمن علیه السلام فرمود: از سنت و بدعت و گروه و فرقه برایم بگو؟ امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: سنت همان است که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را وضع کرد و بدعتی است که بعد از او آمد.
معانی الخبر شیخ صدوق، ص ۱۵۵۴

1 دیدگاه در “معنای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

دیدگاهتان را بنویسید